«خداوند به ما لطف کرده است و مارا در دورانی قرار داده است که در ذیل حکومت اسلامی و حاکمیت و ولایت الهی، بسیاری از نعمتهایی که در دورانهای گذشته به زحمت قابل اصطیاد بود، در دسترس ما قرار گرفته است. یکی از این نعمتها، نعمت تعلیم و تربیت دیگران یا همان علمآموزی و شاگردپروری است. امکانپذیر شدن این ارتباط و این مسیر از مجاری فیض الهی محسوب میشود و به راحتی شامل حال هرکسی نمیشود. چرا که با علمآموزی به دیگران و شاگردپروری وجود ما و عمل ما به واسطه کسانی که در آنها تأثیر میگذاریم تا قیام قیامت همینطور امتداد و توسعه مییابد و انسان به بقاء شاگردان خویش حقیقتاً بقاء پیدا میکند.
… اگر انسان بداند که با علمآموزی به دنبال چه حقیقتی است، علم او را به چه جایگاهی قرار است برساند، و بعد بیابد که آن حقیقت با علمآموزی دیگران چقدر عظیمتر میشود، در این صورت شاگردپروری و علمآموزی برای او شوقآفرین خواهد بود. چنین استاد و معلّمی است که همانطور که با تمام وجود، سختیهای مسیر علمآموزی را طی کرده و شیرینی و لذّت علم، همه مشکلات راه را برای او نه تنها قابل تحمّل، بلکه لذّتبخش و شورآفرین کرده و میکند، وقتی این حقیقت را در علمآموزی به دیگران و شاگردپروری مییابد، تمام سرمایه وجودی خود را در مسیر شاگردپروری صرف میکند و در این مسیر نه تنها لحظهای احساس خستگی و کسالت نمیکند بلکه با شور و اشتیاق و با بذل عشق و محبّت با شاگردان خود مواجه میشود.»